خوردن احساسی یک الگوی غذا خوردن است که در آن افراد از غذا برای کمک به خود در مقابله با شرایط استرس زا استفاده می کنند.
بسیاری از مردم در یک زمان یا زمان دیگری غذا خوردن احساسی را تجربه می کنند. این می تواند خود را به صورت خوردن یک کیسه چیپس هنگام داشتن حوصله یا خوردن شکلات بعد از یک روز سخت در محل کار نشان دهد.
با این حال، هنگامی که خوردن احساسی به طور مکرر اتفاق می افتد یا به اصلی ترین روش برخورد فرد با احساسات خود تبدیل می شود زندگی، سلامتی، شادی و وزن او می تواند تأثیر منفی قرار بگیرد.
خوردن در هنگام استرس عبارت است از مصرف غذا در پاسخ به استرس، به ویژه هنگامی که گرسنه نیستید. به طور مشابه، خوردن احساسی خوردن در پاسخ به یک احساس، یا هر احساسی است. خوردن احساسی به این معنی است که احساسات شما - نه بدن شما - تعیین می کند که چه موقع و چه مقدار غذا بخورید.
علل
برخی از افرادی که هنگام ناراحتی یا گیجی در پرخوری احساسی شرکت می کنند. برای دیگران، غذا خوردن می تواند راهی برای جلوگیری از فکر کردن در مورد مشکلات یا انجام اقدامات لازم برای حل آنها باشد
پس چرا وقتی استرس داریم غذا می خوریم؟ زیرا برای اکثر ما، غذا راحتی را ارائه می دهد. و متاسفانه، غذاهای کم سالم معمولاً بیشترین راحتی را ارائه می دهند. به گفته دکتر راشل گلدمن، "خوردن احساسی بسیار رایج است و مشکلی نیست، اما اگر این تنها مکانیسم مقابله شما باشد یا زمانی که استرس دارید یا احساساتی هستید می تواند مشکل ساز شود."
گلدمن یک روانشناس دارای مجوز است که متخصص در رفتار خوردن است. او می افزاید که بسیاری از مردم در خوردن احساسی شرکت می کنند. او می گوید: "غذا آرامش بخش است اما اگر این امر باعث ناراحتی شما می شود باعث افزایش وزن ناخواسته می شود یا تنها رفتار شماست این ممکن است چیزی باشد که باید مورد توجه قرار گیرد."
اگر در زمان ناراحتی عاطفی به سبزیجات دست پیدا کنیم خوب خواهیم بود. اما چند نفر وقتی دچار استرس می شوند به میان وعده هویج روی می آورند؟ این غذاهای پرچرب و پرکالری که ما دوست داریم باعث می شود احساس بهتری داشته باشیم. هرچه غذا چاق کننده تر، شیرین تر یا شورتر باشد به نظر می رسد احساس بهتری داریم.
علائم
بنابراین چگونه می توانید بفهمید که خوردن با استرس هستید؟ علائم واضحی وجود دارد که نشان می دهد به دلیل مشکلات عاطفی غذا می خورید. خوردن احساسی مشکلی ندارد اما اگر به هر یک از سوالات زیر بله پاسخ دهید می تواند مشکل ساز باشد:
بعد از یک تجربه ناخوشایند، مانند مشاجره، آیا حتی اگر احساس گرسنگی نمی کنید غذا می خورید؟
آیا هنگام ناراحتی میل به غذاهای خاصی دارید مانند این که همیشه در هنگام افسردگی میل به شکلات دارید؟
آیا در پاسخ به نشانه های بیرونی مانند دیدن تبلیغات غذا در تلویزیون، میل به غذا خوردن دارید؟
آیا غذا می خورید زیرا احساس می کنید هیچ کار دیگری برای انجام دادن وجود ندارد؟
آیا خوردن غذا باعث می شود که احساس بهتری داشته باشید وقتی احساس ناراحتی می کنید یا زمانی که نگران چیزی هستید روی مشکلات تمرکز نمی کنید؟
آیا خوردن رفتار اصلی شما (یا فقط مکانیسم مقابله با آن) هنگامی که استرس یا ناراحتی دارید می باشد؟
اگر مقدار زیادی غذا به طور غیرمعمول می خورید یا به طور منظم غذا می خورید تا زمانی که احساس ناراحتی در حالت تهوع نکنید ممکن است دچار پرخوری باشید. اگر به طور منظم غذا می خورید لطفاً با متخصص مراقبت های سلامت خود صحبت کنید
اما اگر استرس خوردن مشکل اصلی است ممکن است بتوانید به تنهایی راه حلی پیدا کنید.
محرک هایی برای اجتناب از آنها
احساسات، مانند استرس، تنها محرک غذا خوردن احساسی نیستند. سایر محرک های رایج که افراد گزارش می دهند عبارتند از:
بی حوصلگی: بی حوصلگی یا کاری برای انجام ندادن یک محرک رایج خوردن احساسی است. بسیاری از مردم زندگی بسیار تحریک کننده و فعالی دارند و وقتی کاری ندارند برای پر کردن این خلاء به غذا روی می آورند.
عادات: اینها غالباً توسط نوستالژی یا اتفاقاتی که در دوران کودکی یک فرد رخ داده است هدایت می شوند. یک مثال ممکن است، داشتن بستنی بعد از یک کارنامه خوب یا پختن بیسکویت با پدربزرگ و مادربزرگ باشد.
خستگی: پرخوری یا خوردن بی فکر هنگام خستگی آسان تر است به ویژه هنگامی که از انجام یک کار ناخوشایند خسته شده اید. به نظر می رسد که غذا پاسخی برای عدم تمایل به انجام فعالیت خاصی است.
تأثیرات اجتماعی: هر فردی دوستی را دارند که او را تشویق می کند تا بعد از یک شب بیرون رفتن پیتزا بخورد برای شام یا نوشیدنی بعد از یک روز سخت بیرون برود یا به عنوان پاداش برای یک روز خوب پیتزا بخورند. هنگامی که در کنار دوستان یا خانواده هستید پرخوری آسان است.
3 راه برای توقف خوردن احساسی
روشهای متفاوتی برای کنترل خوردن احساسی و تبدیل استرس به یک تجربه مثبت وجود دارد. اما هر سه روش شما را ملزم به بررسی و تغییر عادات خود می کند.
شما باید مطمئن شوید که از نظر فیزیولوژیکی گرسنه نیستید و وعده های غذایی را حذف نمی کنید. اگر از نظر فیزیولوژیکی گرسنه هستید توقف ویا شرکت نکردن در خوردن احساسی سخت تر است. به همین دلیل مهم است که ابتدا آنچه را که اتفاق می افتد شناسایی کنیم.
منبع استرس را بیابید
بسیاری از افراد محرک استرس هستند که باعث می شود آنها غذا بخورند. شاید مسائل مربوط به رابطه وجود داشته باشد که باعث درد می شود. یا شاید استرس خانوادگی یا کاری از کنترل خارج شده باشد.
اگر می توانید عوامل محرک خود را شناسایی کنید می توانید قبل از اینکه استرس از کنترل خارج شود اقدامات فعالی برای مقابله با آن انجام دهید.
بنابراین، چگونه عوامل محرک را پیدا می کنید؟ نگه داشتن یک مجله به شما کمک می کند. آن را همراه خود داشته باشید و در طول روز یادداشت کنید. بنویسید که چه می خورید و هنگام خوردن آن چه احساسی داشتید. همچنین، درباره محیط و افرادی که هنگام غذا خوردن با شما بودند یادداشت کنید. اینها ممکن است سرنخ هایی برای محرک های شما ارائه دهند.
راههای جدیدی برای رهایی از استرس بیابید
هنگامی که می دانید چه چیزی باعث می شود بیشتر غذا بخورید سیستم های سالم را راه اندازی کنید تا در چنین شرایطی از خوردن اجتناب کنید.
به عنوان مثال، اگر محیط کار شما استرس زا است. یکی از دوستان خود را مشخص کنید که می تواند در طول ساعت ناهار با شما پیاده روی کند تا از کالری اضافی جلوگیری کرده و فعالیت های سالم را ارتقا دهد. آیا در خانه استرس دارید؟ یک فضای مدیتیشن کوچک یا گوشه ای آرام ایجاد کنید تا بتوانید برای استراحت یا تنفس عمیق به آنجا بروید. اگر مدرسه منبع استرس است گروه های اجتماعی را پیدا کنید که علاقه شما را به اشتراک می گذارند یا برای یک ورزش ثبت نام می کنند.
برای استرس عاطفی کمک بگیرید
اگر روش های خودتان استرس خوردن را متوقف نمی کند از درخواست کمک نترسید. بسیاری از مددکاران اجتماعی و روانشناسان به طور خاص برای برخورد با احساسات خورن و یافتن راه حل هایی برای ترک این عادت آموزش دیده اند.
یک متخصص آموزش دیده ممکن است بتواند به شما کمک کند تا با افرادی که باعث ایجاد استرس در شما می شوند یا محیط شما را بهتر تغییر می دهند هم مرز شوید. همچنین ممکن است بتوانند مسائلی را حل کنند که باعث می شود در صورت عدم نیاز به غذا آن را به یخچال برگردانید.
در پایان
خوردن احساسی یک تجربه رایج است و معمولاً با گرسنگی جسمی همراه نیست. برخی از افراد گاهی اوقات تسلیم آن می شوند در حالی که دیگران می توانند بر زندگی آنها تأثیر بگذارند و حتی ممکن است سلامت و سلامت روانی آنها را تهدید کنند.
هر کسی که احساسات منفی را در مورد عادات غذایی خود تجربه می کند باید با پزشک خود ملاقات کند تا در مورد مسائل خود صحبت کند. آنها همچنین ممکن است بخواهند با یک متخصص تغذیه یا درمانگر دیگر مشورت کنند تا به آنها در یافتن راه حل ها یا مکانیسم های مقابله کمک کند.
یکی از مواردی که معمولاً به کنترل استرس کمک نمی کند انتظار و امیدواری برای تغییر آن است. برای مقابله با خوردن احساسی و پیدا کردن عادات سالم جدید برای مدیریت استرس، امروز قدم های فعال بردارید. وقتی از خوردن استرسی خودداری می کنید وزن شما ممکن است تغییر کند اما در نتیجه در طول روز نیز احساس بهتری و خوش بینی خواهید داشت.
نظرات (0)